۳ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۹
راه باریک نجات

هنوز می‌توان از شرایط جهنمی غزه از طریق راهی باریک رهایی جست. مسیری که از آتش‌بس موقت، آزادی گروگان‌ها و تغییر دولت وقت اسرائیل می‌گذرد.

اکونومیست در گزارشی آورده است: ممکن است بقایای جنگجویان حماس مهار شود یا محو شوند و از زیر آوار، گفتگوها در مورد راه حل دو کشوری آغاز شود. با این حال، به همان اندازه محتمل است که مذاکرات آتش‌بس با شکست مواجه شود. این امر می‌تواند اسرائیل را در تیره‌ترین مسیر زندگی 75 ساله‌اش محبوس کند، که شامل اشغال بی‌پایان، سیاست راست‌گرایانه و انزوا است.

امروز بسیاری از اسرائیلی‌ها این موضوع را انکار می‌کنند، اما در نهایت یک حسابرسی سیاسی انجام خواهد شد. این مسئله‌ای است که نه تنها سرنوشت فلسطینیان را تعیین خواهد کرد، بلکه روشن خواهد کرد که اسرائیل در 75 سال آینده چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد.

اکونومیست اخیرا گزارشی با عنوان تنهایی اسرائیل منتشر کرده و نگاهی به نتایج اقدامات اسرائیل در واکنش به حمله ۷ اکتبر داشته است.
در این گزارش آمده است:  اسرائیل در ماه اکتبر جنگی را برای دفاع از خود علیه جنگجویان حماس آغاز کرده است. جنگجویانی که ایده اسرائیل را به عنوان سرزمینی که یهودیان در آن امن هستند را تهدید می‌کردند. با این حال امروز اسرائیل شاید نیمی از نیروهای حماس را نابود کرده است. اما از جنبه‌هایی مهم، مأموریت آن شکست خورده است.

اکنون در غزه، امتناع اسرائیل برای کمک به ارائه یا توزیع کمک‌ها در آن منجر به یک فاجعه انسانی شده است. در حالی‌که تلفات غیرنظامیان ناشی از جنگ نیز به بالای ۲۰ هزار نفر رسیده و در حال افزایش است. از سوی دیگر دولت راست‌گرای بنیامین نتانیاهو طرح‌هایی را مبنی بر اینکه غزه پس از جنگ توسط تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) یا یک نیروی بین‌المللی اداره شود را رد کرده است. محتمل‌ترین نتیجه این وضعیت اشغال مجدد نظامی است.

اسرائیل در داخل نیز شکست خورده است. در شرایط حاضر مشکلاتی عمیق‌تر از رهبری بد بنیامین نتانیاهو وجود دارد. جنبش رو به رشد شهرک‌نشینان و جمعیت افراطی ارتدوکس، سیاست را به سمت راست متمایل کرده و جامعه را قطبی کرده است. قبل از 7 اکتبر این شرایط در مبارزه بر سر استقلال قضایی قابل مشاهده بود. اکنون اما جنگ خطرات را افزایش داده است. اگرچه احزاب راست‌گرای ائتلاف از کابینه جنگ کنار گذاشته شده‌اند، اما با استفاده از لفاظی‌های آتش‌زا، دامن زدن به خشونت شهرک‌نشینان و تلاش برای ممانعت از رسیدن کمک‌ها و برنامه‌ریزی پس از جنگ، منافع ملی اسرائیل را به خطر انداخته‌ است.

در 14 مارس، چاک شومر، بزرگترین متحد اسرائیل در سنای آمریکا،  حمله ۷ اکتبر حماس را محکوم کرد اما گفت که رهبری اسرائیل از دست رفته است. این یک تصویر  است که نشان می‌دهد همیشه آنچه در تل آویو می‌گذرد تایید نخواهد شد. اکنون بنیامین نتانیاهو از حمله به رفح، به عنوان آخرین سنگر حماس صحبت می‌کند، در حالی که جناح راست تندروی اسرائیل هم در مورد اسکان مجدد غزه خیال‌پردازی می‌کند. بسیاری در اسرائیل نیز خود را فریب می‌دهند. آنها بر این باورند که تهدیدهایی که علیه اسرائیل وجود دارد بی‌رحمی‌های آن را توجیه می‌کند و این جنگ به بازدارندگی کمک کرده است. در شرایط حاضر تصاویر غزه نشان می‌دهد که اگر اسرائیلی‌ها را بکشید، ویرانی به شما روی می‌آورد. بسیاری بر این باورند که هیچ شریکی( از جانب فلسطین) برای صلح وجود ندارد - دولت خودگردان پوسیده است و نظرسنجی‌ها می‌گویند که 93 درصد فلسطینی‌ها معتقدند حماس جنایتی مرتکب نشده است. اسرائیلی‌ها ترجیح می‌دهند در خارج از کشور محبوب باشند، اما محکومیت و یهودستیزی بهایی است که در ماه‌های اخیر پرداخته‌اند. در مورد آمریکا هم اسرائیل می‌داند که قرار نیست رابطه قطع شود. اگر دونالد ترامپ بازگردد، ممکن است یک بار دیگر به اسرائیل پاس رایگان بدهد.

با این حال اکنون می‌دانیم که به شهرت اسرائیل لطمه وارد شده است. آسیب به شهرت اسرائیل می‌تواند جنگ در غزه را سخت‌تر کند. تهدیدات درازمدتی از سوی نیروهای نیابتی از جمله حزب‌الله وجود دارد. جلوگیری از این امر مستلزم مشارکت نظامی با آمریکا است که به حمایت دو حزبی و در حالت ایده‌آل حمایت اعراب خلیج فارس نیز نیاز دارد. بهبود اقتصاد نیز به صادرات فناوری و دسترسی به بازارهای جهانی بستگی دارد. در حالی‌که جسارت بخشیدن به جناح راست در اسرائیل و در عین حال پرورش رادیکالیسم فلسطینی، می‌تواند سیاست را مسموم کند. اسرائیلی‌ها درست می‌گویند که امروز شریکی برای صلح ندارند، اما موقعیت برای شکستن این چرخه هم وجود دارد.

به بیان اکونومیست، خط سیر فعلی اسرائیل سیاست‌های قومی-ناسیونالیستی را تشدید خواهد و تهدیدات قانونی برای اقتصاد آن ایجاد خواهد کرد. با عمیق شدن بیگانگی از غرب، بازدارندگی برای اسراییل ممکن است ضعیف شود. ممکن است مثلا شرکت‌ها در لیست سیاه قرار گیرند یا رؤسا مشاغل با فناوری پیشرفته را به خارج از کشور منتقل کنند.

اکونومیست در بخشی از این گزارش به آمریکا توصیه کرده است:
آمریکا باید زمینه‌ها را برای آتش‌بس موقت فراهم کند تا مسیر برای گفتگوهای دو کشور باز شود. اگر آمریکا سعی کند اسرائیل را از غزه خارج کند، در حالی که حماس هنوز می‌تواند دوباره سازماندهی شود، یا حمایت نظامی خود از اسرائیل را محدود کند، یا از حمایت خود در سازمان ملل دست بکشد، امنیت اسرائیل ممکن است به خطر بیافتد.

بنابراین آمریکا باید از ابزارهای دیگری استفاده کند. این کشور باید کمک های بشردوستانه بیشتری را به صورت یکجانبه به غزه ارسال کند و با توجه به فقدان تدارکات غیرنظامی، از تامین سلاح در جهت حمله به رفح خودداری کند. در عین حال که باید تحریم‌ها را علیه شهرک‌نشینان و متعصبان جناح راست اسرائیل گسترش دهد تا به رای‌دهندگان اسرائیلی نشان دهد که آمریکا صرفا امنیت آنها را تضمین می‌کند نه افراط‌گرایی یا اشغال دائمی را. آمریکا همچنین باید نشان دهد که مشتاق به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان بخشی از مذاکرات صلح دو کشور است.

در انتهای گزارش اکونومیست آمده است:
بیشتر جنگ‌های اسرائیل با تحولات سیاسی همراه بوده است. برکناری بنیامین نتانیاهو آسان نخواهد بود. اما وقتی رخ دهد، تحول بسیار بزرگی خواهد بود. اکنون جنگ بسیاری از توهمات را از بین برده است مثل اینکه می‌توان فلسطینی‌ها را نادیده گرفت. تشکیلات خودگردان فلسطین خواهان اصلاحات است، اینکه یهودستیزی نادر است، اینکه اسرائیل می‌تواند با گسترش شهرک‌ها به برقراری دو کشور کمک کند و اینکه جناح افراطی را می‌توان رام کرد. البته خبر خوب این است که زمینه‌هایی برای امید وجود دارد. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که میانه‌روها در اسرائیل احتمالاً 50 تا 60 درصد آرا را در اختیار دارند، نهادهایی مانند دیوان عالی هنوز قوی هستند و رهبران بهتری وجود دارند.

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha